داشتن اختلال دو قطبی مطمئنا یک بیماری سخت برای مدیریت زندگی است، اما این بدان معنا نیست که هیچ چیز مثبتی با آن همراه نیست. ما در مورد ارتباط بین خلاقیت و اختلال دو قطبی زیاد می شنویم.
در حالی که بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی خلاق هستند، بقیه افراد که خلاق نیستند چطور؟ ما از داوطلبان خود در مورد سایر ویژگیهای مثبتی که در زندگی با اختلال دو قطبی به وجود میآیند پرسیدیم و در این جا پاسخ آن ها را قرار داده ایم:
فهرست مطالب
- 1 چگونه بیماری دوقطبی میتواند خلاقیت را افزایش دهد
- 2 ارتباط بین دوقطبی بودن و بینش هنری
- 3 انگیزههای قوی در فازهای شیدایی
- 4 افزایش تمرکز و بهرهوری در برخی دورههای بیماری
- 5 تجربه عمیق احساسات و درک بهتر زندگی
- 6 خودآگاهی و رشد شخصی ناشی از مدیریت اختلال
- 7 تقویت مهارتهای مقابلهای در برابر چالشها
- 8 توانایی همدلی بیشتر با دیگران پس از تجربه بیماری
- 9 تغییر نگرش نسبت به زندگی و اولویتها
- 10 نقش بیماری دوقطبی در تقویت معنا و هدف زندگی
- 11 چگونه مشاوران روانشناسی میتوانند خلاقیت بیماران دوقطبی را شکوفا کنند
- 12 نقش کارگاههای هنردرمانی در بهرهبرداری از توانمندیهای دوقطبی
- 13 خدمات تخصصی رواندرمانی برای تقویت تمرکز در افراد دوقطبی
- 14 اپلیکیشنهای مدیریت خلق برای استفاده از فازهای انگیزشی
- 15 دورههای آنلاین آموزش خودآگاهی ویژه مبتلایان به دوقطبی
- 16 کلینیکهای روانشناسی چگونه به کشف معنای زندگی در بیماران دوقطبی کمک میکنند
- 17 فرصتهای شغلی متناسب با تواناییهای خاص افراد دوقطبی
- 18 تجربه کاربران از محصولات کمکدرمانی در افزایش بهرهوری دوقطبیها
- 19 نقش جلسات گروهدرمانی در رشد شخصی و همدلی
- 20 معرفی کتابها و منابع الهامبخش برای بیماران دوقطبی
چگونه بیماری دوقطبی میتواند خلاقیت را افزایش دهد
بیماری دوقطبی به دلیل نوسانات خلقی شدید، در برخی افراد منجر به افزایش خلاقیت میشود. این خلاقیت میتواند در حوزههای مختلفی مانند نوشتن، موسیقی، نقاشی یا حتی حل مسئله در محیطهای حرفهای بروز یابد. فاز شیدایی، که با افزایش انرژی ذهنی و روانی همراه است، باعث میشود ذهن فرد بدون محدودیتهای معمول فعالیت کند و به ایدههایی دست یابد که در شرایط عادی شاید به آنها فکر نمیکرد.
در بسیاری از پژوهشها، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در فعالیتهای خلاقانه نمرات بالاتری از میانگین جامعه کسب کردهاند. این ارتباط بین دوقطبی و خلاقیت به حدی مستند شده که برخی از مشهورترین هنرمندان و نویسندگان تاریخ، مانند وینسنت ون گوگ یا ویرجینیا وولف، به داشتن ویژگیهای دوقطبی شناخته شدهاند. در واقع، نوسانات احساسی در این افراد، زمینهای برای تخیل و خلاقیت بیشتر فراهم کرده است.
ارتباط بین دوقطبی بودن و بینش هنری
بینش هنری اغلب از ترکیب احساسات عمیق و نگاه متفاوت به جهان حاصل میشود. افرادی که به اختلال دوقطبی مبتلا هستند، به دلیل تجربه طیفی از احساسات از شیدایی تا افسردگی، نگاهی خاص و گاه فلسفیتر به زندگی پیدا میکنند. این تجربههای عاطفی متضاد میتواند به درک چندلایهتر از هنر، انسان و جامعه منجر شود.
زمانی که فرد دوقطبی وارد فاز شیدایی میشود، حس شور و الهام هنری در او افزایش مییابد. اما حتی در فازهای افسردگی نیز بینش درونی و تفکر عمیق درباره رنج انسانی میتواند بستر خوبی برای خلق آثار تأثیرگذار هنری فراهم کند. چنین تجربهای از هنر نه تنها برای خود فرد شفابخش است، بلکه میتواند الهامبخش دیگران نیز باشد.
انگیزههای قوی در فازهای شیدایی
در فاز شیدایی، افراد دوقطبی معمولاً انگیزهای غیرمعمول برای شروع پروژههای جدید، یادگیری مهارتهای تازه یا دنبال کردن اهداف بلندپروازانه پیدا میکنند. این شور و انگیزه بالا میتواند باعث شود که فرد در مدتزمان کوتاهی به دستاوردهای قابلتوجهی برسد که شاید در حالت عادی ماهها یا سالها زمان میبرد.
این انرژی زیاد گاه به شکل علاقه شدید به یک موضوع خاص ظاهر میشود، که فرد را وادار میکند زمان زیادی صرف مطالعه یا کار بر روی آن کند. اگرچه باید مراقب بیخوابی یا رفتارهای پرخطر بود، اما استفاده هدایتشده از این دورههای انگیزشی میتواند منجر به پیشرفت فردی یا شغلی قابل توجهی شود.
افزایش تمرکز و بهرهوری در برخی دورههای بیماری
برخلاف تصور عمومی، برخی افراد دوقطبی در دورههایی از فاز شیدایی یا حتی هیپومانیا به تمرکز بالا و عملکردی فوقالعاده میرسند. در این وضعیت، ذهن به طور مداوم در حال فعالیت است، ایدهها با سرعت بالا شکل میگیرند و زمان به شکلی متفاوت درک میشود، به گونهای که فرد میتواند ساعتها روی یک موضوع تمرکز کند.
این تمرکز ویژه، اگر با مدیریت صحیح همراه باشد، میتواند در مشاغل خلاق، تحقیقاتی یا حتی فنی بسیار مفید واقع شود. بسیاری از افراد دوقطبی گزارش کردهاند که بهترین ایدههای کاری یا هنری خود را در این دورهها خلق کردهاند. البته کنترل این وضعیت برای جلوگیری از فرسودگی یا عوارض بعدی اهمیت بسیاری دارد.
تجربه عمیق احساسات و درک بهتر زندگی
افراد دوقطبی به واسطه نوسانات خلقی خود، طیف گستردهای از احساسات را تجربه میکنند؛ از شادی بیاندازه تا غم عمیق. این مواجهه با عواطف شدید، در طول زمان باعث میشود آنها درک عمیقتری از زندگی، انسانها و احساسات پیدا کنند. چنین درکی گاه میتواند به شکل قدرت در بیان ادبی، مشاوره به دیگران یا حتی فلسفهورزی بروز کند.
برخلاف افرادی که احساسات خود را سرکوب میکنند، فرد دوقطبی ناچار است با احساسات خود زندگی کند. این همزیستی اجباری، موجب رشد عاطفی میشود. چنین افرادی اغلب نسبت به زیباییهای ساده زندگی، روابط انسانی یا ارزش زمان، حساستر و آگاهتر هستند و همین موضوع آنها را به انسانهایی با نگاهی عمیقتر تبدیل میکند.
خودآگاهی و رشد شخصی ناشی از مدیریت اختلال
زندگی با بیماری دوقطبی چالشهای زیادی دارد، اما همین چالشها میتوانند بستری برای رشد فردی فراهم کنند. افراد دوقطبی که یاد میگیرند اختلال خود را مدیریت کنند، به مرور زمان به سطح بالایی از خودآگاهی میرسند. آنها رفتارهای خود را تحلیل میکنند، نشانهها را میشناسند و روشهای سالمتری برای زندگی پیدا میکنند.
فرآیند مدیریت این اختلال، فرد را وادار میکند سبک زندگی سالمتری انتخاب کند، درباره خود و نیازهایش فکر کند و روابطش را با دقت بیشتری انتخاب کند. این تلاش مستمر برای خودفهمی و خودتنظیمی، در نهایت منجر به شکلگیری شخصیت قویتر، صبورتر و مسئولیتپذیرتر میشود.
تقویت مهارتهای مقابلهای در برابر چالشها
فردی که با بیماری دوقطبی زندگی میکند، ناچار است طیف وسیعی از مشکلات روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی را تجربه کند. عبور از این مشکلات نیازمند توسعه مهارتهای مقابلهای قوی است. بسیاری از این افراد با کمک درمانگران، گروههای حمایتی و تجربههای شخصی، یاد میگیرند چگونه با فشارها مقابله کرده و در شرایط سخت عملکرد مناسبی داشته باشند.
این مهارتها شامل برنامهریزی برای روزهای سخت، آگاهی از نشانههای هشدار، تکنیکهای آرامسازی ذهن و مدیریت روابط انسانی است. به مرور، این تواناییها تبدیل به نقاط قوتی میشوند که فرد میتواند از آنها در سایر حوزههای زندگی مانند کار، خانواده یا تحصیل نیز بهره ببرد.
توانایی همدلی بیشتر با دیگران پس از تجربه بیماری
کسی که خود رنج روانی را از نزدیک تجربه کرده باشد، درک بهتری از درد دیگران دارد. افراد دوقطبی معمولاً پس از پشت سر گذاشتن بحرانهای خود، به انسانهایی همدلتر تبدیل میشوند. آنها کمتر قضاوت میکنند، بیشتر گوش میدهند و درک عمیقتری از نیازهای روانی اطرافیان خود پیدا میکنند.
این همدلی میتواند در شکلگیری روابط انسانی پایدارتر نقش مؤثری ایفا کند. همچنین بسیاری از افرادی که دوقطبی هستند، خود تبدیل به مشاور، رواندرمانگر یا حامی روانی دیگران میشوند. این حس همدلی، نهتنها به اطرافیان کمک میکند، بلکه حس معنا و ارزشمندی نیز برای خود فرد به ارمغان میآورد.
تغییر نگرش نسبت به زندگی و اولویتها
یکی از مزایای پنهان بیماری دوقطبی، تغییر نگرش فرد نسبت به زندگی است. مواجهه با بحرانهای روانی، فرد را وادار میکند به چیزهایی فکر کند که شاید قبلاً نادیده میگرفت. موضوعاتی مانند زمان، روابط خانوادگی، سلامتی روان، یا معنا و هدف زندگی به دغدغههای اصلی تبدیل میشوند و بسیاری از اولویتهای سطحی کنار میروند.
این تغییر نگرش، زمینهساز انتخابهایی عمیقتر و هدفمندتر در زندگی میشود. افراد دوقطبی یاد میگیرند که لذتهای آنی جای خود را به ارزشهای پایدار بدهند. به همین دلیل در بسیاری از موارد دیده شده که پس از دورهای از بحران، فرد دچار تحولی اساسی در سبک زندگی، روابط و دیدگاههای خود میشود.
بیشتر بخوانید:
اختلال دو قطبی چیست؟
نقش بیماری دوقطبی در تقویت معنا و هدف زندگی
زندگی با بیماری دوقطبی میتواند سخت باشد، اما بسیاری از افراد پس از سالها زندگی با این بیماری به نقطهای میرسند که در رنج خود معنا مییابند. آنها بیماری خود را نهتنها یک مانع، بلکه فرصتی برای شناخت خود، رشد درونی و کمک به دیگران میدانند. این نگاه معناگرا، باعث میشود فرد احساس کند که حتی سختیها نیز بیهدف نبودهاند.
ایجاد معنا از درون رنج، نوعی بلوغ روانی است که در بسیاری از افراد دوقطبی به وجود میآید. آنها با نوشتن، سخنرانی، مشاوره دادن یا حتی فعالیتهای خیریه، تلاش میکنند تجربه خود را به چیزی ارزشمند تبدیل کنند. همین موضوع، سطحی عمیقتر از رضایت درونی را برایشان به ارمغان میآورد و زندگی را برایشان معنادارتر میسازد.
چگونه مشاوران روانشناسی میتوانند خلاقیت بیماران دوقطبی را شکوفا کنند
مشاوران روانشناسی در سالهای اخیر بیشتر از گذشته به ویژگیهای مثبت بیماری دوقطبی پرداختهاند. یکی از مهمترین این ویژگیها، خلاقیتی است که در بسیاری از بیماران دیده میشود. روانشناسان با استفاده از تکنیکهای خاصی مانند مصاحبه خلاق، تحلیل رؤیا، یا حتی تمرینهای نوشتاری، تلاش میکنند تا این پتانسیل درونی بیماران را تقویت کرده و آن را در مسیر سازندهای هدایت کنند.
در جلسات مشاورهای، بیماران دوقطبی فرصت پیدا میکنند تا از منظر دیگری به احساسات و ایدههای خود نگاه کنند. این بازنگری اغلب با افزایش اعتماد به نفس همراه است. زمانی که بیمار متوجه میشود آنچه درونش جریان دارد، میتواند زیبا، منحصربهفرد و حتی مفید باشد، دچار تحولی در نگرش میشود و اینجاست که مشاور نقش کلیدی در آزادسازی توان بالقوه ذهنی فرد ایفا میکند.
نقش کارگاههای هنردرمانی در بهرهبرداری از توانمندیهای دوقطبی
هنردرمانی یکی از روشهایی است که با بهرهگیری از ابزارهای هنری، امکان تخلیه و پردازش هیجانات را برای افراد فراهم میکند. بیماران دوقطبی به دلیل احساسات شدید و نوسانات ذهنی، مخاطب مناسبی برای این نوع درمان هستند. کارگاههای هنردرمانی با ایجاد فضایی آزاد و بدون قضاوت، فرصتی را فراهم میکنند که بیمار دوقطبی بتواند بدون محدودیتهای کلامی، خود را ابراز کند.
در بسیاری از این کارگاهها، هنرمندان باتجربه در کنار رواندرمانگران حضور دارند تا با درک دقیقتر از هیجانات شرکتکنندگان، فضای مثبتی برای رشد خلاقیت ایجاد کنند. این همافزایی میان هنر و روانشناسی باعث میشود فرد نه تنها با دنیای درونی خود ارتباط مؤثرتری برقرار کند، بلکه آثار هنریاش را به عنوان نمادی از قدرت درونی خود ببیند.
خدمات تخصصی رواندرمانی برای تقویت تمرکز در افراد دوقطبی
در برخی مراحل بیماری دوقطبی، فرد دچار پراکندگی ذهنی یا پرش فکری میشود، اما با کمک خدمات تخصصی رواندرمانی، این وضعیت قابل اصلاح و حتی تبدیل به تمرکز بالا است. درمانگر با آموزش تکنیکهای تنظیم هیجان، ذهنآگاهی، و بازسازی شناختی، فرد را به سطحی از تمرکز میرساند که بتواند از انرژی ذهنی خود به شکلی مؤثر استفاده کند.
این خدمات اغلب در قالب جلسات متمرکز، همراه با تمرینات خانگی ارائه میشوند. بیمار در مسیر درمان یاد میگیرد که چگونه با شناسایی عوامل حواسپرتی، ذهن خود را به مسیر دلخواه بازگرداند. این مهارت، نهتنها در مدیریت اختلال کاربرد دارد، بلکه در حرفه و زندگی روزمره نیز بهوضوح نتایج مثبت به همراه دارد.
اپلیکیشنهای مدیریت خلق برای استفاده از فازهای انگیزشی
فناوری دیجیتال نیز به کمک بیماران دوقطبی آمده و اپلیکیشنهای متعددی برای ثبت و مدیریت نوسانات خلقی طراحی شدهاند. این اپلیکیشنها معمولاً امکاناتی مانند ثبت خلق روزانه، یادآوری مصرف دارو، تمرینهای آرامسازی و حتی تحلیل دورههای شیدایی و افسردگی را ارائه میدهند. هدف اصلی این برنامهها استفاده بهینه از فازهای انگیزشی و جلوگیری از افت شدید بعد از آن است.
با کمک این ابزارها، فرد میتواند برنامهریزی دقیقتری برای زمانهایی که انرژی بالایی دارد داشته باشد. همچنین، اپلیکیشنها به درمانگر نیز کمک میکنند تا روند پیشرفت بیمار را بهتر تحلیل کرده و متناسب با وضعیت واقعی او، راهکارهای مناسبتری ارائه دهد. استفاده از فناوری نهتنها کارایی درمان را افزایش میدهد بلکه به بیمار حس کنترل بیشتری بر وضعیت روانیاش میدهد.
دورههای آنلاین آموزش خودآگاهی ویژه مبتلایان به دوقطبی
خودآگاهی یکی از کلیدهای اصلی مدیریت بیماری دوقطبی است و خوشبختانه امروزه دورههای آنلاین متعددی در این زمینه طراحی شدهاند. این دورهها با استفاده از ویدیوهای آموزشی، تمرینهای روزانه و پشتیبانی روانشناسی، به افراد کمک میکنند تا الگوهای رفتاری، هیجانی و ذهنی خود را بهتر بشناسند و برای آنها برنامهریزی مؤثرتری داشته باشند.
شرکت در این دورهها باعث میشود فرد دوقطبی نسبت به چرخههای احساسی خود هوشیارتر شود. این آگاهی، پیشزمینهای برای تصمیمگیریهای بهتر در زندگی فردی، حرفهای و عاطفی خواهد بود. علاوه بر این، فرد در فضایی امن، با افرادی دیگر که تجربهای مشابه دارند، ارتباط برقرار میکند و این حس همبستگی نقش مؤثری در کاهش انزوا و افزایش انگیزه فردی خواهد داشت.
کلینیکهای روانشناسی چگونه به کشف معنای زندگی در بیماران دوقطبی کمک میکنند
یکی از اهداف بلندمدت رواندرمانی در افراد دوقطبی، هدایت آنها به سوی کشف معنا و هدفی در زندگی است. کلینیکهای روانشناسی با بهرهگیری از درمانهای معناگرا، تلاش میکنند تا فرد به درکی شخصی و متعالی از رنج خود برسد. این درک، مقدمهای برای رشد روانی و احساس رضایت از زندگی است.
در بسیاری از موارد، درمانگر با بیمار به بررسی تجربیات دردناک میپردازد و با استفاده از تکنیکهای روایتدرمانی یا تمرینهای هدفگذاری، به او کمک میکند تا از دل این تجربیات، معنا و ارزش خلق کند. این فرآیند باعث میشود بیمار حس کند که صرفاً قربانی بیماری نیست، بلکه انسانی است که با عبور از سختیها، به مرحلهای از درک و بلوغ دست یافته است.
فرصتهای شغلی متناسب با تواناییهای خاص افراد دوقطبی
بسیاری از سازمانها و کارفرمایان، اکنون به این آگاهی رسیدهاند که برخی از افراد دوقطبی دارای استعدادهای منحصربهفردی هستند که میتوانند در موقعیتهای خاص شکوفا شوند. مشاغلی که نیاز به خلاقیت بالا، دید متفاوت، یا انرژی متغیر دارند، میتوانند بستری مناسب برای بهرهبرداری از تواناییهای این افراد باشند.
مراکز مشاوره شغلی تخصصی با ارزیابی دقیق وضعیت روانی و شخصیتی فرد، مسیرهایی را معرفی میکنند که هم با تواناییهای او هماهنگ باشد و هم فشار روانی زیادی ایجاد نکند. ایجاد این نوع فرصتها نهتنها باعث استقلال اقتصادی فرد دوقطبی میشود، بلکه حس مفید بودن و معنا را در او تقویت میکند. برخی شرکتها حتی به دنبال طراحی محیطهای کاری سازگار با نیازهای روانی این افراد هستند.
تجربه کاربران از محصولات کمکدرمانی در افزایش بهرهوری دوقطبیها
محصولات کمکدرمانی مانند دفترچههای خودنویسی خلق، پکیجهای مراقبه صوتی، یا جعبه ابزار عاطفی، در سالهای اخیر با استقبال زیادی روبرو شدهاند. تجربه کاربران دوقطبی از این محصولات، نشان میدهد که استفاده منظم از آنها در مدیریت خلق، تنظیم افکار و حتی جلوگیری از افتهای روانی مؤثر بوده است.
این محصولات اغلب توسط متخصصان روانشناسی طراحی میشوند و با ترکیب هنر، رواندرمانی و طراحی بصری، حس مثبتی در کاربر ایجاد میکنند. تجربه شخصی با چنین ابزارهایی به افراد کمک میکند تا رابطهای مهربانانهتر با خود برقرار کرده و روند درمان را به جای یک اجبار، به تجربهای معنادار و شخصی تبدیل کنند.
نقش جلسات گروهدرمانی در رشد شخصی و همدلی
جلسات گروهدرمانی یکی از فضاهایی است که در آن، افراد دوقطبی میتوانند احساسات، تجربیات و چالشهای خود را با کسانی در میان بگذارند که آنها را به خوبی درک میکنند. در این جلسات، فرد متوجه میشود که تنها نیست، و این شناخت از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین فرصت مییابد از تجربه دیگران درس بگیرد و الهام بگیرد.
رشد همدلی در این جلسات به شدت مشهود است. وقتی فردی داستان خود را با صداقت بازگو میکند، دیگران نیز احساس نزدیکی بیشتری با او پیدا میکنند. این فضا به تدریج تبدیل به محیطی امن میشود که در آن میتوان بدون ترس از قضاوت، آسیبپذیر بود. چنین ارتباطاتی پایهای برای تحول شخصی و بازسازی روانی خواهند بود.
معرفی کتابها و منابع الهامبخش برای بیماران دوقطبی
در بازار کتاب و محتوای دیجیتال، منابع زیادی در زمینه تجربه زیسته افراد دوقطبی وجود دارد که نهتنها آموزنده بلکه الهامبخش نیز هستند. این منابع، شامل خاطرات، داستانهای درمان، راهنماهای علمی، و کتابهای خودیاری است که توسط بیماران، متخصصان و پژوهشگران نوشته شدهاند. مطالعه این آثار برای فرد دوقطبی، هم از جهت آموزشی و هم احساسی مفید است.
این کتابها اغلب با زبان ساده و صمیمی، نکاتی عمیق درباره زندگی با این بیماری را بیان میکنند و حس امید، درک و قدرت را منتقل میکنند. زمانی که فردی دوقطبی داستان مشابهی از دیگران میخواند و میبیند که چگونه دیگران توانستهاند از مسیر رنج به رشد برسند، خود نیز انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر و اعتماد به درمان پیدا میکند.
خیلی سایت خوبی دارین 😍😍😍
سلام من مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو هستم ،هر چی که گفتین واقعا درسته و بشخصه درک میکنم
ما خلاق هستیم ما با زاویه دید دیگه ی دنیا رو میبینیم زاویه دیدی که کمتر کسی داره ما احساسات زیادی داریم ،احساسات این درکو به من میده تا بدونم دنیای درون ادمها چطوریه میشه دوقطبی یه نویسنده یا نقاشو هنرمند قوی بشه یا حتی یه مخترع در حال حاضر ایده های زیادی برای ساختن دارم که با تلاش و توکل به خدا حتما میرسم خیلی سخت بود وقتی فهمیدم دو قطبیم و باید دارو مصرف کنم ولی اینو میدونم جدا از اینکه هر کسی یه مشکلی داره اما زمین افریده شد تا ماوای انسان باشد لیکن زندگی داده شد تا فروزش انسانیت ،میدونم زندگی با تمام کاستی ها و هدیه های اجباریش یه موهبته ،پس ازش به نحو احسنت استفاده میکنم
ما توانای های خارق العاده ی داریم ذهن ما فیلتر های خاصو نداره ما میتونیم سرمشق این دنیا باشیم
مرحبا به اینهمه انرژی، امیدوارم همیشه پر انرژی باشی
سلام. ممنون از مطالب مفیدتون. به نظر شما منابع اصلی مطالعه بشه یا کمک آموزشی؟
استاد گرانمایه جناب آقای مجتبی مصطفایی
با سلام و احترام؛ موفقیت های چشمگیر در عرصه ادب ، فرهنگ ، هنر ، پژوهش و تحقیقات دیرپای ایران زمین، مرهون سخت کوشی و تلاش های مستمر طلایه داران فرهیخته و اندیشمندی است که زندگی کاری خود را وقف آن نموده اند. برای این مرز و بوم مایه مباهات و افتخار است که اندیشمندانی نظیر حضرتعالی _ و نیز استاد بزرگوار جناب آقای پارسا هموله ” مدیر محترم سایت و انجمن نویسندگان گام برتر _ به چنین جایگاهی ارتقا یافته اند و کماکان چراغ فراروی نسل کنونی و نسل های آینده خواهند بود. امیدوار است تصویری را که ترسیم فرموده اید، چشم انداز ماموریت و اهداف بنیادین ” برند شخصی ” و ” برند کسب و کارتان ” باشد. به امید بهترین ها و روزهای بهتر و بهتر.
سلام ممنون بابت مطالب خوبتون من فکر میکنم دوقطبی هستم اما نمیتونم مراجعه کنم به پزشک و به اطرافیانمم چیزی نمیتونم بگم میتونم خوددرمانی کنم اگه اره چجوری؟
سلام وقتتون بخیر چقدر عالیه که از محاسن دوقطبی هم گفته شده ، ذهنم رو تونستم مدیریت کنم و متوجه خیلی چیزها شدم
من یه دوقطبی ام و ۶ سال که این موضوع رو میدونم مهارت زیادی تو خلق آثار ادبی دارم و این روزا یه قانون پیدا کردم که آرامشم تضمین کرده کسی رو دوس نداشته باش مهدیه و اجازه نده کسی دوست داشته باشه