تاریخ امروز :1 آذر 1403
آیا عزت نفس همان اعتماد به نفس است؟

آیا عزت نفس همان اعتماد به نفس است؟

بسیاری از افراد تصور می کنند اعتماد به نفس و عزت نفس دو واژه برای یک مفهوم یکسان هستند. عزت نفس و اعتماد به نفس دو وجه متفاوت انسان هستند که همچون دو بال پرواز او را در زندگی به سمت موفقیت و خوشحالی به پرواز در می آورند و نقص در هر کدام از آنها باعث خواهد شد؛ زندگی فرد مختل شود. در این مقاله از سایت روانکده بررسی می کنیم که آیا عزت نفس همان اعتماد به نفس است یا خیر؟

آگاهی از تفاوت میان عزت نفس و اعتماد به نفس باعث می شود؛ ابعاد شخصیتی خود را به درستی بشناسید و احتمال درگیری با اختلالات شخصیتی در شما کاهش می یابد.

مطلب مرتبط: چگونه عزت نفس و اعتماد به نفس داشته باشیم

مفهوم عزت نفس چیست؟

مفهوم عزت نفس چیست؟

عزت نفس یعنی باور دارید که همانند همه انسان ها و موجودات ارزشمند هستید و لایق زندگی کردن می باشید. عزت نفس و خودباوری با خودشناسی همراه است و با داشتن عزت نفس سالم از تمام توانایی ها و عدم توانایی ها و دستاوردهای خود آگاه خواهید بود و از کلیت خود احساس رضایت داشته و از چیزی که هستید خوشحال خواهید بود. در نتیجه عزت نفس پایه اساسی شخصیتی است که تفکر، احساسات و طرز فکر هر فرد را در ابعاد ذهنی و واقعی زندگی مشخص می کند.

مفهوم اعتماد به نفس چیست؟

مفهوم اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس باور و تصویر ذهنی مثبتی است که در مورد مهارت ها و توانایی های خود دارید؛ درواقع داشتن اعتماد به نفس یا نداشتن اعتماد به نفس در حالت کلی بی معنی است؛ زیرا اعتماد به نفس یک ویژگی چند وجهی است و باید در زمینه های مختلفی بررسی و ارزیابی شود.

بنابراین می توان گفت اعتماد به نفس مهارتی نسبی است و یک ویژگی شخصیتی نمی باشد. بنابراین گفتن جمله: (فلانی اعتماد به نفس ندارد) اشتباه است؛ زیرا ممکن است فردی مثلا در نقاشی اعتماد به نفس داشته باشد اما در ورزش اعتماد به نفس نداشته باشد.

آیا عزت نفس همان خودپسندی است؟

آیا عزت نفس همان خودپسندی است؟

داشتن عزت نفس باعث می شود برای خود و دیگران ارزش و احترام قائل شوید و چون از دورن احساس ارزشمندی می کنید؛ خود را لایق داشتن زندگی موفق و شاد می دانید. اما افراد خودپسند و مغرور از دورن تهی هستند و برای تغذیه درون خود نیاز دارند مورد تایید دیگران قرار گیرند تا حس خوبی به خود پیدا کنند؛ لذا برای اینکه نشان دهند از بقیه برتر هستند؛ دیگران را تخریب می کنند.

مطلب مرتبط: چه تفاوتی بین عزت نفس و خودخواهی وجود دارد؟

تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس چیست؟

با مثال هایی که در ادامه مقاله بیان می کنیم؛ می توانید تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را کاملا درک کنید.

برای موفق شدن در یک حوزه مثل کسب و کار یا ورزش یا هر زمینه دیگر؛ به اعتماد به نفس نیاز دارید؛ این اعتماد به نفس تحت تاثیر اطرافیان، سطح دانش، مهارت ها و توانمندی ها در زمینه مورد نظر و تجربیات قبلی شما شکل می گیرد. اما اگر موقع انجام کاری؛ احساس شادی و رضایت داشته باشید و از عملکرد خودتان راضی باشید؛ به این معناست که شما عزت نفس دارید. درواقع برای داشتن احساس ارزشمندی و عزت نفس؛ به پول، مقام، شهرت یا معروفیت نیازی نیست و برخورداری از آنها تغییری ماندگار و اساسی در حال درونی شما ندارند.

چه چیزی عزت نفس را بالا می برد؟ بیشتر بخوانید: چه چیزی عزت نفس را بالا می برد؟

البته جالب است بدانید؛ زمانی که اعتماد به نفس شما در زمینه ارزش های فردی: همچون (برقراری ارتباط موثر با دیگران) تقویت شود، منجر به افزایش عزت نفس در شما نیز خواهد شد. اما زمانی که به توانمندی ها و مهارت های خود باور دارید اما احساس ارزشمندی و شایستگی نمی کنید؛ از توانایی های خود برای دفاع از ارزش هایتان استفاده خواهید کرد و درگیر اثبات خود خواهید شد. درنتیجه فرصت نخواهید کرد از توانایی هایتان برای رشد و موفقیت خود استفاده کنید.

عزت نفس یک احساس کاملا درونی است؛ در حالی که اعتماد به نفس احساسی بیرونی است؛ به همین دلیل احساساتی مثل باور داشتن به شایستگی های خود و احترام و عشق به خود از درون نشات می گیرند؛ اما اعتماد به نفسی که برای شروع کارها یا موفقیت در زمینه های مختلف نیاز داریم از بررسی مهارت ها، افزایش توانمندی ها؛ بازخوردهای اطرافیان و تلاش ما به وجود می آید.

مطلب مرتبط: تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس

 عزت نفس مهم تر است یا اعتماد به نفس؟

 عزت نفس مهم تر است یا اعتماد به نفس؟

شاید برای شما هم سوال باشد که کدام یک از این ویژگی ها مهم تر است و آیا با داشتن یکی از آنها می توانیم در زندگی به موفقیت و شادی دست یابیم؟ یا اینکه؛ بهتر است برای افزایش کدام یک بیشتر تلاش کنیم؟

در پاسخ به این سوال ها باید بگوییم که بدون داشتن عزت نفس کافی نمی توانید از توانایی ها و مهارت های خود به درستی استفاده کرده و تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید؛ در نتیجه بدون عزت نفس رسیدن به موفقیت و شادی همزمان در زندگی غیرممکن است.

افراد موفق بسیاری وجود دارند که در حرفه خود اعتماد به نفس بالایی دارند و به جایگاه های بالایی رسیده اند اما به دلیل نداشتن عزت نفس و احساس ارزشمندی درونی نمی توانند از موفقیت های خود لذت ببرند و حتی ممکن است به اختلالات روانی مثل افسردگی دچار شوند.

مرلین مونرو اعتماد به نفس فوق العاده ای در بازیگری داشت اما همیشه از کمبود عزت نفس رنج می برد

در واقع اعتماد به نفس احساس موفقیت و شادی لحظه ای در فرد ایجاد می کند که ماندگار نیست. البته این صحبتها به این معنا نیست که تنها عزت نفس مهم است و از اعتماد به نفس غافل شوید. در واقع این دو ویژگی در کنار هم معنا پیدا می کنند و برای رسیدن به موفقیت و اهداف و لذت بردن از زندگی مکمل همدیگر هستند.

مطلب مرتبط: چرا اعتماد به نفس مهم است؟

کلام آخر

انسان ها از دوره کودکی دو بال پرواز در اختیار دارند که همزمان با رشد جسمی آنها؛ این بال ها هم تکامل می یابند و به این دلیل است که مدام روحیات و خلق و خوی ما در حال تغییر است و با هر تجربه در زندگی تفاوت هایی در ما ایجاد می شود. این دو بال؛ عزت نفس و اعتماد به نفس هستند و با یکدیگر متفاوت اند و مکمل هم می باشند و برای موفقیت در زندگی و داشتن شخصیت موفق به هر دوی این بال ها نیاز داریم.

5/5 - (6 امتیاز)

1 یک نظر

  1. امید فرهادی پاسخ

    سلام. قصد داستان سرایی ندارم و میدونم همه میدنید قراره چی بگم… ولی قضیه اینه ک وقتی یک چیزی تو رو بیشتر از هرچیزی تو زندگیت ازرده میکنه اونوقته ک هر جور شده میخوای فقط بتونی درست درخواست کمک کنی….. پس قصد سخنرانی ندارم بلکه کمک میخوام.. داستان من خیلی طولانی و راز الود تر از چیزیه ک بخوام تعریف کنم و کسی متوجه بشه.. منظورم از راز اون مفهمومی هست ک در کتاب سایه ازش یاد میشه : اسرارتان شما را بیمار نگه میدارند.
    و مشکل من اینجاست تجزیه و تحلیل بیش از حدی که روی رازه… پس میتونم بگم اینکه کسی بتونه بهم کمک کنه غیر ممکنه یا خیلی سخته یا ی راوان شناس خبره هست ک همه ی اینها یعنی راه حلی ندارم
    نمیتونم در مورد هیچ چیز ب هیچکس توضیح بدم و قسمت بدش اینه ک شاید چون ی پروسه ی چهار ساله هست ب این نقطه از حاد بودن رسیده ک اعتماد ب نفسی ندارم مثلا چون میدونم هرچی از دهن بیرون می اید تجزیه تحلیله پس به خودم مدام میگم چیزی رو نگو… حرفی را نزن… … میشه گفت هر لحظه لحظه زنگی ام رو با خودم درگیرم واین بدترین چیزی هست ک میشه اتفاق بیافته….. هیچ اعتمادی ب خودن ندارم حتی میشه گفت اعتماد ندارم ک بتونم ی متن دیگه بنویسم ک دوباره توضیحی اراعه بدم……… فقط دارم از بین میرم قضیه این نیست ک تحمل نکنم قضیه اینه ک دیگه بسه و کمک میخوام اما نمیتونم ب کسی بگم چون ضعیف بیمار یا… هر کاری ک باهام کرده….. ممنون میشم راهنمایی کنید این هم تیری بود در تاریکی هرچند امیدی نیست ممنون و موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *