اگر شما در نقش والدین هستید؛ برای چند دقیقه به لحظات آشفته زندگی خود فکر کنید؛ در آن شرایط چه احساسی دارید؟ احتمالاً بهترین رفتارتان را نشان نخواهید داد و احساساتتان شما را به یک الاکلنگ سواری میفرستد!
اگر این لحظات سخت و بلاتکلیفی شما را ناپایدار میکند؛ در نظر داشته باشید که با فرزندانتان چه میکند! آنها مهارت های مقابله ای بزرگسالان را ندارند و در این شرایط به والدین خود نگاه می کنند.
در این مطلب از روانکده درمورد اهمیت ثبات رفتار والدین برای کودکان صحبت خواهیم کرد.
مطلب مرتبط:
فهرست مطالب
اهمیت ثبات رفتار والدین برای کودکان
به گفته روانشناسان؛ افراد از دوران نوزادی یکی از چهار سبک دلبستگی اصلی را با والدین خود تجربه می کنند:
- کودکانی که تحت نظر والدین باثبات بزرگ می شوند؛ اغلب سبک دلبستگی ایمن را تجربه می کنند که در زندگی بزرگسالی به نفع آنهاست. آنها میآموزند با حفظ مرزهای مناسب و احساس هویت منحصر به فرد؛ روابط صمیمی با افراد دیگر ایجاد کنند.
- کودکانی که در محیط و خانواده ناپایدار بزرگ می شوند؛ اغلب یکی از سه سبک دلبستگی ناایمن را تجربه می کنند:
- اجتنابی: افرادی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی هستند در برقراری تماس در مواقع ضروری مشکل دارند و به نظر می رسد که از دیگران دوری می کنند و در درون آنها ناامنی قابل توجهی وجود دارد. هنگامی که اولین تلاش های فرد برای برآوردن نیازهایش منجر به طرد شدن از سوی والدین او می شود؛ این فرد نمیتواند درک کند که چرا شخص دیگری می خواهد به او کمک کند.
- دوسوگرا: افراد دارای این سبک دلبستگی تمایل دارند به دیگران بچسبند. آنها ممکن است والدین هلیکوپتری شوند یا شریک زندگی خود را با حضور و صمیمیت بیش از حد خفه کنند.
- بی نظم: افراد دارای سبک دلبستگی بیمنظم اغلب از آسیب های شدید دوران کودکی رنج می برند. در حالی که برخی از روانشناسان این سبک را ترکیبی از اجتنابی و دوسوگرا می دانند؛ برخی دیگر معتقدند این افراد فاقد مکانیسم های مقابله ای برای برخورد با جهان هستند.
در کل؛ افراد دارای سبک های دلبستگی ناایمن؛ به دلیل ناتوانی در تعامل مثبت و حرفه ای با دیگران اغلب در زندگی شخصی و حتی شغلی خود با مشکلات مواجه می شوند. به عنوان مثال؛ شخصی با سبک دلبستگی اجتنابی ممکن است از پرسیدن سؤالات ضروری در محل کار اجتناب کند و مرتکب خطا شود. همچنین شخصی با الگوی دلبستگی دوسوگرا ممکن است در انجام ریسکهای حرفهای تردید داشته باشد و با وسواس به بررسی جزئیات؛ فرصت ها را از دست بدهد.
مطلب مرتبط:
اعتیاد رفتاری چیست و چه کاربردی دارد
چگونه بی ثباتی والدین بر سلامت روان فرزندشان تأثیر می گذارد؟
کودکان در خانواده های باثبات بهترین عملکرد را خواهند داشت؛ زیرا روابط، سلامتی و ایمنی آنها اساساً امن است. در حالیه تغییرات مکرر می تواند با تهدید احساس امنیت و تضعیف حس کنترل والدین آنها بر زندگی؛ باعث استرس شود که به کاهش پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی کودکان منجر می شود.
سبک های فرزندپروری و سلامت روانی والدین بر فرزندانشان تأثیر می گذارد و در واقع والدین میتوانند اختلالات سلامت روان را به فرزند خود منتقل کنند. برخی از الگوهای رفتاری و عاطفی والدین که بر رشد کودک تأثیر میگذارند موارد زیر هستند:
- خشونت، بدرفتاری یا بی توجهی والدین در خانه
- مشاهده یکی از اعضای خانواده در حال خودکشی
- سوء مصرف مواد توسط والدین
- مشکلات روحی و روانی والدین
- طلاق والدین
این تجربیات نامطلوب خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان، رفتارهای پرخطر، بیماری های مزمن، کاهش عزت نفس و از دست دادن فرصت های آموزشی را برای کودک افزایش می دهند.
مطلب مرتبط:
بیشتر بخوانید: آیا دوست پسر داشتن گناه است؟
به عنوان والدین چگونه ثبات رفتار داشته باشیم؟
به عنوان والدین؛ میتوانید با رفتارهای پایدار نقش خود را به درستی ایفا کنید و اطمینان حاصل کنید که به فرزندانتان هنجارهای اجتماعی را یاد میدهید و مهارتهای لازم را برای مقابله با شرایط و احساسات دشوار در هنگام بروز آنها در اختیارشان قرار میدهید.
راه درست یا نادرست قطعی برای والدین وجود ندارد؛ زیرا هر موقعیتی چالش های متفاوتی را به همراه دارد. اما با رعایت 5 نکته زیر می توانید ثبات رفتاری بیشتری داشته باشید و فرزندانی با سبک دلبستگی ایمن و ثبات تربیت کنید:
- موقعیتها را اعتبار سنجی کنید
والدین باید در هر شرایطی تأثیر کلمات و اظهارات خود را بر فرزندشان در نظر بگیرند. واکنش والدین به موقعیتهای مختلف؛ به فرزندشان می آموزد که احساسات خود را چگونه مدیریت کنند و مثلا آیا بهتر است به جای نشان دادن احساسات منفی آنها را پنهان کنند؟ برای نمونه والدین میتوانند بدون نوازش کودک خود را حمایت کنند.
- روال هایی را تنظیم کنید
برای همه چیز؛ از بلند شدن از خواب در صبح تا خوابیدن در شب؛ روال هایی را تنظیم کنید. در این صورت فرزندان شما با سهولت بیشتری با برنامهها همراهی میکنند.
- صادق باشید
هرگز فرزندان خود را با دروغ در مقابل واقعیت های زندگی محافظت نکنید؛ انجام این کار فقط به آنها می آموزد که نمی توانند برای شنیدن حقیقت به کسی اعتماد کنند. شما باید در مورد شرایط خود صادق باشید و به آنها یادآوری کنید که هر سختی گذرا است.
- احساسات را شناسایی کنید
احساسات رفتار را تحریک می کنند؛ انسان ها با درک ذاتی از ابراز ناامیدی یا غمگینی متولد نمی شوند و به همین دلیل ممکن است فرزند شما کلماتی برای بیان احساس خود نداشته باشد و در این مورد به راهنمایی بزرگسالان نیاز پیدا کند. پس برای شروع به فرزندان خود بیاموزید که چگونه احساسات خود را شناسایی کنند.
- انتخاب استراتژی های مقابله ای مناسب
تشخیص احساسات برای فرزند شما کافی نیست؛ او همچنین به آموختن استراتژی های مقابله ای مناسب نیاز دارد. روش هایی را برای پردازش احساسات خود از طریق تمریناتی مانند یوگا، رقص و مدیتیشن انتخاب کنید. اینها روشی قابل قبول برای مدیریت سلامت روان شما در دنیای چالشبرانگیز هستند.
مطلب مرتبط:
اختلال رفتار های ایذایی (مخرب) چیست؟
طرز برخورد با افراد مسخره کننده
درمان شناختی رفتاری یا CBT چیست؟
کلام آخر
قطعا با مطالعه این مطلب متوجه اهمیت و تأثیر بسزای ثبات رفتار والدین در سلامت روان و رشد فرزندان شدهاید. همیشه در نظر داشته باشید که فرزند شما باهوش تر از چیزی است که تصور میکنید و او میتواند به سرعت نشانهها را دریافت کند. بنابراین باید در مورد نحوه ارتباط کلامی و غیرکلامی خود در هر موقعیت ثبات و تعادل را حفظ نمایید.
دیدگاهتان را بنویسید