هوش مالی یا همان financial IQ توانایی فرد برای حل مشکلات مالی خود و دیگران است. هر چه هوش مالی ما بالا تر باشد، کسب درآمد بیشتر و زندگی مالی کم تر برای ما سخت است.
در ادامه این مقاله به ارائه خلاصه ای مفید در این مورد می پردازیم و راهکار های بهبود هوش را بیان می کنیم. با گذاشتن چند دقیقه از وقت خود برای خواندن این مقاله، می تواند شروعی برای ورود شما به دنیای بزرگ مالی باشد و سرعت رشد مالی شما را افزایش دهد.
این مقاله برای هر فردی در هر سطحی از امور مالی بسیار مفید است و می تواند یک نمای کلی خوب برای شروع یک بحث جالب در مورد هوش مالی به شما بدهد.
فهرست مطالب
چرا باید هوش مالی خود را ارتقا دهیم؟
مشکلات مالی زندگی، درآمد ناکافی و ساعات کاری طولانی از موانع درآمدی است که مانع زندگی مطلوب می شود، بنابراین برای رسیدن به زندگی ایده آل خود باید موانع مالی را از بین ببریم و این امر جز با حل مشکلات امکان پذیر نیست.
بدون هوش اقتصادی بالا در ایران زندگی بسیار سخت تری نسبت به فردی مثل خود در کشور های پیشرفته ای مانند آمریکا یا کشور های اروپایی تجربه خواهید کرد؛ زیرا حداقل درآمد و حداقل سطح رفاه در دیگر کشور ها بسیار بیشتر از ایران است حتی با هوش مالی پایین.
کشور های توسعه یافته حتی در مقایسه با افراد با سطح هوش مالی متوسط یا خوب در ایران، امکانات و استاندارد های زندگی بسیار بالا تری را تجربه می کنند.
جالب است بدانید در شاخص رفاه لگاتوم، ایران در بین 149 کشور رتبه 118 را به خود اختصاص داده است.
مزایای هوش مالی
پیتر دراکر در کتاب خود با عنوان «عمل مدیریت» مزایای هوش مالی را این گونه توصیف می کند:
اگر همه معنی اهداف کلی سازمان را بدانند، به گونه ای عمل خواهند کرد که بهبود یابد. وضعیت مالی به همین ترتیب، وقتی صحبت از فناوری به میان می آید، اگر همه بتوانند از داده های عملکرد مالی به نحو احسن استفاده کنند، مسیر بهبود وضعیت مالی و اتخاذ تصمیم های تجاری بهتر روشن است.
همیشه فکر می کنیم چرا بعضی ها به این راحتی پول در می آورند، اما به نظر می رسد که پول از ما فراری است. گاهی در خود یا اطرافیانمان دنبال کار می گردیم.
تازه متوجه شدیم که برای ثروتمند شدن باید باهوش بود، اما ضریب هوشی متفاوت است. در ادامه به بررسی مفهوم هوش مالی می پردازیم تا راز کسب درآمد را فاش کنیم.
هوش مالی یک مفهوم ذهنی است که به اعمال یا وظایف خاصی اشاره دارد که به زندگی شما ثروت می افزاید.
جیمی مک اینتایر در کتاب خود با عنوان «درس هایی که می خواهید در مدرسه بیاموزید» به مفهوم ماتریس هوش اشاره می کند. وی با استناد به این مفهوم، راه هایی را برای مدیریت امور مالی و چگونگی دستیابی به استقلال مالی پیشنهاد کرده است.
این کتاب موضوعات بسیار متنوعی را در زمینه کسب درآمد پوشش می دهد. ما تنها به چند راهکار کاربردی و فنی می پردازیم، مک اینتایر از این تکنیک ها برای خلاص شدن از شر بدهی 150000 دلاری خود استفاده کرد و راه را برای میلیون ها دلار پول و آرامش خاطر هموار کرد.
ویژگی های یک مدیر مالی کارآمد
موارد زیر برای همه مدیرانی که درآمد خوبی دارند مشترک است. این ویژگی ها عبارتند از:
برنامه عملیاتی داشته باشید
افراد با هوش مالی بالا برای امور مالی خود برنامه جامع عمل دارند و برای مدیریت و اجرای آن برنامه روزانه دارند.
ده درصد از درآمد خود را پس انداز کنید
این افراد به طور مرتب حداقل ده درصد از درآمد خود را حفظ می کنند. یا روی آن سرمایه گذاری می کنند یا به سود بلندمدت می برند.
به حداقل رساندن بدهی
افرادی که هوش مالی بالایی دارند می دانند که وام گرفتن بار سنگینی است و در درازمدت بر دارایی آن ها تأثیر مخربی می گذارد. این افراد سعی می کنند بدهی خود را به حداقل برسانند.
اما اگر مجبور به خرید با بدهی باشند، قبل از تصمیم به خرید بهترین و مناسب ترین قیمت را انتخاب می کنند. آن ها اغلب بدهی های خود را با درآمد هایی که از یک سرمایه گذاری هوشمند به دست می آورند، پرداخت می کنند.
اهداف مالی کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کنید
اهداف مالی ارتباط نزدیکی با برنامه های عملیاتی موثر دارند. اهداف افراد باهوش به کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شود و این باعث می شود در طول روز افکار خود را روی دستیابی به آن متمرکز کنند.
استراتژی خرج کردن داشته باشید
افراد باهوش به دقت در مورد این که چقدر می خواهند خرج کنند فکر می کنند. مدیران مالی موفق حتی از عواقب کوچک ترین خرید آگاه هستند. آن ها عواقب بلند مدت خرید های به ظاهر کوچک را می دانند. خرید های کوچک باعث انباشت بدهی شده و بر شانس شما برای کسب سود تأثیر می گذارد.
این افراد توانایی عجیبی در پیش بینی آینده دارند. این ویژگی به آن ها کمک می کند تا عواقب خرج کردن پول خود را درک کنند و در نتیجه تصمیم درستی برای خرج کردن یا عدم خرج کردن آن بگیرند.
بیشتر بخوانید: چگونه جذاب باشیم؟
اگر به این نتیجه برسند که خرج کردن پولشان در بلند مدت به نفعشان نیست، قبل از هر اقدامی تصمیمات خود را اولویت بندی می کنند.
افراد با هوش بالا در مدیریت مالی خود را عقل سلیم نمی دانند. از این رو مدام با کارشناسانی که تجربه مفیدی در این زمینه دارند مشورت می کنند.
تعامل موفق با مدیران مالی
برای موفقیت در مدیریت پول خود، باید از عادات و رفتار های روزانه افرادی که قبل از شما این مسیر را پیموده اند، الگوبرداری کنید. به همین دلیل است که مدیران مالی خوب با مدیران مالی موفق دوست می شوند. آن ها به خوبی می دانند که از طریق هر رابطه جدید، پنجره ای از آگاهی و اطلاعات بیشتر را برای تصمیم گیری مالی بعدی خود باز می کنند.
ویژگی های مدیران مالی شکست خورده
البته افراد زیادی هم هستند که مدیران مالی موفقی نیستند و ممکن است خودشان از این موضوع آگاه نباشند. ببینید کدام یک از ویژگی های زیر را دارید:
شما مدام در حال افزایش بدهی هستید
اگر می خواهید پول خود را به درستی مدیریت کنید، باید از بدهی و تجمیع بدهی خودداری کنید، مدیران مالی موفق حاضر نیستند به هر قیمتی بدهکار شوند.
اما به نظر می رسد مدیران مالی ناموفق نمی توانند در برابر وسوسه خرج بیش از حد و تکیه بر بدهی مقاومت کنند. با این زیاده خواهی ها در درازمدت مبالغ هنگفتی را از دست می دهند.
تمام پس انداز خود را خرج می کنید
مدیری که نمی تواند پول خود را به درستی مدیریت کند، هر زمان که نیاز به خرید احساس کند، هر چه می تواند می خرد. او تابع احساسات خود است و از احساسی که خرید به او می دهد و رضایت فوری پس از خرید لذت می برد.
آن فرد پس از پایان حقوق ماه قبل به حقوق بعدی می رود و این چرخه ادامه می یابد. هر زمان که پول به دست می آورید، بلافاصله آن را خرج می کنید. وقتی پول ندارید، خرج خود را محدود کنید یا از کارت اعتباری استفاده کنید.
شما هدف یا برنامه ای برای کسب درآمد ندارید.
کسب درآمد در زندگی یک مدیر مالی شکست خورده جایی ندارد. بنابراین، شما به راحتی از تعیین هدف و ایجاد یک برنامه عملیاتی برای آن فراتر می روید، یک بدهکار می مانید و از رسیدن به استقلال مالی ناکام می شوید.
با کارشناسان مشورت نمی کنید
باید به دو نکته اشاره کنیم. اول، افراد ناموفق فکر می کنند که برای تصمیم گیری های مالی نیازی به کمک ندارند. اما باید توجه داشته باشند که تصمیم گیری صحیح در این زمینه ایمنی آن ها را در آینده تضمین می کند.
دوم، آن ها فکر نمی کنند که منطقی باشد که پول را برای مشاوره مالی خرج کنند و حساب های بانکی خود را در وهله اول پر از پول نکنند.
آن ها باید در نظر داشته باشند که زندگی واقعی با خیالات زمین تا آسمان متفاوت است.
آن ها باید بیاموزند که برای کسب درآمد زیاد در دراز مدت، باید آرامش داشته باشند و برای آموزش و راهنمایی خود پول خرج کنند.
برخی از این افراد باور ندارند که می توانند گام های عملی بردارند و به استقلال مالی برسند. مشکل آن ها این است که اصلا کار نمی کنند و وارد میدان عمل نمی شوند. آن ها تا زمانی که انگیزه نجات خود را نداشته باشند، بدهی های خود را حفظ خواهند کرد.
شما از نیاز به آموزش مالی آگاه نیستید.
مدیران مالی ناموفق فکر می کنند که نیازی به یادگیری نحوه رسیدگی به امور مالی ندارند. این طرز تفکر از این باور ناشی می شود که پول در کف دست کثیف و در نتیجه ناچیز است.این مدیران به تشویق یا شخصی نیاز دارند که آن ها را به سمت استقلال مالی سوق دهد.
شما تابع جمع و دوستانتان هستید.
برای یک مدیر شکست خورده، هر امتیاز به عنوان یک امتیاز خوب به حساب می آید. بنابراین دور هم جمع شدن او و دوستانش و شریک شدن مشکلات مالی شان غیرمعمول نیست.
آن ها با یکدیگر صحبت می کنند، تجربیات خود را به اشتراک می گذارند و راهنمایی دریافت می کنند. مشکل اینجاست که این گروه نه تنها دانش و تجربه عملی کمی در امور مالی دارند، بلکه کورکورانه راهنمایی دیگران را می پذیرند و تصمیمات دیگران را به چالش نمی کشند.
نقطه ضعف این استراتژی این است که مخاطبان هدف (که اغلب از دوستان تشکیل می شوند) 96٪ از جمعیت مدیران شکست خورده هستند. راهنمایی های شما ممکن است رایگان باشد، اما در دراز مدت تأثیر نامطلوبی خواهد داشت.
این مدیران فراموش می کنند که «هیچ سودی مجانی حاصل نمی شود مگر این که عواقب بلند مدت هر تصمیمی در اولویت قرار گیرد». این بیانیه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بخواهید به استقلال مالی برسید.
سلام مقاله جالبی بود من همه این استارت اپ ها را نمی شناختم چون اکثر مقالات سایت در مورد افراد موفق و شرکت های موفق امریکایی بود.
سایت کاملی دارین. همیشه درگیر معنی طرحواره درمانی و انواع طرحواره ها بودم