تاریخ امروز :15 آبان 1403

طرحواره چیست؟

 

در روانشناسی طرحواره یا schema به مجموعه ای از واقعیت ها یا اتفاقاتی در طیف. گسترده ای گفته میشود که در زندگی فرد در گذشته اتفاق افتاده است و روی ان تاثیر گذاشته و گره هایی را در ذهن فرد ایجاد کرده است که فرد نمیتواند این گره هارا به راحتی کنا بگذارد و همین امر باعث میشود که او در اربتاطاتش با جامعه و نزدیکان و عزیزانش دچار مشکل شود و نتواند به درستی عمل کند. این طرحواره ها آرامش را از فرد سلب میکنند و در زندگی آن اختلال ایجاد می‌کنند. با ما در سایت علیرضا نیک نام همراه باشید تا امروز به این مطلب مهم روانشناسی بپردازیم شاید که نه احتمالا شما هم در طول زندگی به یکی از این تله های ذهنی دچار شده اید. با روانکده همراه باشید.طرحواره چیست؟

طرحواره های روانشناختی چارچوب های ذهنی هستند که ما از آنها برای سازماندهی و معنا بخشیدن به اطلاعات درباره دنیای اطراف خود استفاده می کنیم. آنها یک جزء کلیدی از پردازش شناختی ما هستند و نقش مهمی در شکل دادن به نحوه درک، تفسیر و به خاطر سپردن اطلاعات دارند. طرحواره ها را می توان به عنوان میانبرها یا الگوهایی ذهنی در نظر گرفت که به ما در دسته بندی و پردازش کارآمدتر اطلاعات کمک می کند.

 

مفهوم طرحواره ها برای اولین بار توسط فردریک بارتلت روانشناس در دهه 1930 مطرح شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در زمینه روانشناسی مورد مطالعه قرار گرفته است. طرحواره ها بر اساس تجربیات، پیشینه فرهنگی و باورهای شخصی ما شکل می گیرند و می توانند تأثیر قابل توجهی بر افکار، احساسات و رفتار ما داشته باشند. آنها می توانند به ما در پردازش سریع و دقیق اطلاعات کمک کنند، اما همچنین می توانند منجر به اشتباهات و سوگیری در تفکر ما شوند.

 

چرا ما به دارایی‌هایمان وابسته هستیم؟ بیشتر بخوانید: چرا ما به دارایی‌هایمان وابسته هستیم؟

انواع مختلفی از طرحواره های روانشناختی وجود دارد، از جمله طرحواره های فردی، که انتظارات و باورهای ما را در مورد افراد بر اساس جنسیت، سن، نژاد یا سایر ویژگی های آنها توصیف می کند. طرحواره های رویداد، که انتظارات و باورهای ما را در مورد رویدادها یا موقعیت های خاص توصیف می کنند. و طرحواره های خود، که باورها و انتظارات ما را از خود توصیف می کنند.

به گفته یانگ طرحواره ها مجموعه ای از تله ها و باور های فرد یا محیط هستند که فرد بدون علت و پرسش آن ها را میپذیرد و در مقابل تغیر آنها از خود مقاومت نشان میدهد

ریشه های ایجاد طرحواره یا تله های ذهنی:

  • خلق و خوی کودک
  • نوع برخورد والدین با نیازهای هیجانی
  • سبک‌ های مقابله‌ ای ناسازگار

تسلیم:

در این مورد فرد درست بودن تله ذهنی و طرحواره را میپذرید و طبق ان عمل میکند و احتمالا الگو هارا مانند دوران کودکی تکرار میکند برای مثال ممکن همسری را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کند که مانند والدینش در دوران کودکی با اون به صورت تند و خشن برخورد میکند

اجتناب:

در این نوع هم فرد به گونه ای زندگی خود را ادامه میدهد که وجود طرحواره را انکار کند و طوری رفتار کند که بصورت کلی از فعال شدن طرحواره جلوگیری کند و به عبارتی آن را پنهان کند این افراد ممکن است برای فرار از این طرحواره به خوردن مشروب و موارد و مخدر و بی بند و باری جنسی روی بیاورند و هرکاری کنند که این طرحواره هارا فراموش کنند.

جبران افراطی:

این افراد سعی میکنند که برعکس طرحواره عمل کنند و هر انچه در گذصته و در دوران مودکی بودن از ان دوری کنند. برای متال اگر فرد در مودکی احساس بی اهمیت و عدم توجه میکرد در بزرگسالی سعی میکنند که همیشه در مرکز توجه باشد و خود را پر اهمیت جلوه بدهد معمولا این رفتار های بی نتیجه هستند

 

به این مقاله امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *