بسیاری از متخصصان معتقد هستند که عامل ژنتیکی در ابتلا به نگرانی های شدید و بیش از حد تاثیر دارد رابرت لیهی نویسنده کتاب درمان نگرانی عقیده دارد که تا حد بالایی عامل ژنتیکی میتواند در مبتلا به این اختلال نقش دارد. البته عوامل تربیتی هم در این موضوع نقش دارند برای مثال کسانی که فرزندان طلاق هستند طبق تحقیقات انجام شده 70 درصد بیشتر از دیگران در معرض دچار شدن به این اختلال قرار میگیرند.
مطالب مرتبط: ساخت زندگی مطلوب با مدیتیشن
یا در زمانی که نقش وارد با کودک عوض میشود احتمال بروز نگرانی شدید بیشتر است زیرا کودکان نیازمند این هستند که احساس کنند که در امنیت هستند تا بتوانند به رشد و شکوفایی خود ادامه دهند ولی وقتی به دلیل کم کاری والدین احساس میکنند که همواره در خطر هستند و با دنیای واقعی روبرو میشوند باعث میشود که از همان کودکی دچار نگرانی هایی شوند که نیاز نیست با ان مواجه شوند سندی تاب روانشناس نظرات رابرت لیهی را تایید میکند و میگویند که نمی تواند تاثیر ژنتیک را در این موضوع را نادیده گرفت ولی عوامل بیرونی و تربیتی می توانند اختلال های گوناگونی را درون فرد شکل دهند.
کسانی که معمولا به اختلال نگرانی بیش از حد مبتلا هستند معمولا در راستای شان به اختلالها دیگری مانند افسردگی تیز مبتلا میشوند. با سایت روانکده همراه باشید تا امروز بیشتر به موضوع اختلال نگرانی بیش از حد و راه های درمان آن بپردازیم و نگاهی به نظر متخصصین درباره آن بیندازیم.
بیشتر بخوانید: انواع اضطراب از نظر فروید
راه های درمان نگرانی بیش از حد
- فهرست را بررسی کنید
- قطعینبودن همهچیز را بپذیرید
- با صدای بلند گریه کنید
- آرامشتان را ازبین ببرید
- از نگرانیهای خود فهرستی تهیه کنید
- دربارهی نگرانی و احساساتتان صحبت کنید
- یادتان باشد اتفاقات آینده همیشه به آن بدی که تصورش میکنید، نیستند
- خودتان را بهسختی بیندازید
- با پرتکردن حواستان، از اضطرار و شدت نگرانی خود بکاهید
اضطراب یک اختلال روانی شایع است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. با احساس نگرانی، ترس و عصبی بودن مشخص می شود و می تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره فرد داشته باشد. خوشبختانه، درمان های موثری وجود دارد که می تواند به مدیریت و کاهش علائم اضطراب کمک کند. در این مقاله به برخی از رایجترین درمانهای اضطراب و نحوه عملکرد آنها میپردازیم.
روان درمانی
روان درمانی که به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته می شود، نوعی درمان است که شامل گفتگو با یک متخصص سلامت روان برای کشف و حل مسائل مربوط به اضطراب است. انواع مختلفی از روان درمانی وجود دارد، از جمله درمان شناختی- رفتاری (CBT) که یکی از مؤثرترین اشکال درمان اضطراب است. CBT بر تغییر الگوهای فکری منفی و رفتارهایی که به اضطراب کمک می کند تمرکز دارد. در طول درمان، بیماران مهارت های مقابله، تکنیک های آرام سازی و راهبردهای حل مسئله را برای مدیریت اضطراب خود می آموزند.
سایر اشکال درمانی که می توانند برای اضطراب مفید باشند عبارتند از مواجهه درمانی، که شامل قرار دادن تدریجی بیمار با چیزهایی است که باعث اضطراب او می شود، و درمان بین فردی، که بر بهبود روابط بین فردی و مهارت های ارتباطی تمرکز دارد. روان درمانی می تواند به صورت فردی یا گروهی انجام شود و طول درمان بسته به شدت اضطراب می تواند متفاوت باشد.
دارو
دارو درمانی می تواند درمان موثری برای اضطراب باشد، به ویژه هنگامی که با روان درمانی ترکیب شود. انواع مختلفی از داروها را می توان برای اضطراب تجویز کرد، از جمله داروهای ضد افسردگی، بنزودیازپین ها و بتا بلوکرها.
داروهای ضد افسردگی معمولا برای درمان اضطراب استفاده می شوند، حتی اگر بیمار افسردگی نداشته باشد. این داروها با تنظیم سطوح انتقال دهنده های عصبی در مغز که با اضطراب مرتبط هستند، مانند سروتونین و نوراپی نفرین عمل می کنند. داروهای ضدافسردگی ممکن است چندین هفته طول بکشد تا شروع به کار کنند و بیماران ممکن است نیاز داشته باشند داروهای مختلفی را قبل از یافتن دارویی که برایشان مفید است امتحان کنند.
بنزودیازپین ها نوع دیگری از داروهایی هستند که می توان برای اضطراب تجویز کرد. آنها به سرعت برای کاهش علائم اضطراب عمل می کنند، اما می توانند عادت ساز باشند و معمولاً فقط برای استفاده کوتاه مدت تجویز می شوند. بتابلوکرها داروهایی هستند که معمولا برای درمان فشار خون بالا استفاده می شوند، اما می توانند برای درمان علائم فیزیکی اضطراب مانند ضربان قلب سریع و لرزش نیز استفاده شوند.
سلام ممنون از فراهم کردن این مقاله، عالی بود
من آدم کم حرفی هستم و الان درحال تحصیل مقطع ارشد هستم و از این موضوع ناراحتم.
برنامه ای که دارم اینه دوره فن بیان شمارو نگاه کنم. روزانه با صدای بلند چند صفحه کتاب بخونم تا صدام باز بشه. موقع صحبت کردن جلوی آینه چهره خودم و حالاتم رو بررسی کنم.
چند ماهیه کلاس ورزش میرم و اون رو ادامه خواهم داد. ورزش و تحرک از حس رکودی که دارم کم میکنه. چند جلسه روان درمانی رفتم اما حس کردم صحبت درباره مشکلاتم خیلی کمک نمیکنه بلکه بهتره این راه های عملی رو پیش بگیرم.
به نظرتون این برنامه بهم کمک میکنه؟ در کنار این برنامه چه راهکارهای دیگری را به من پیشنهاد میکنید؟