همه ما در دام قضاوت درباره شخصیت افراد از روی ظاهرشان گرفتار می شویم. چقدر اشتباه می کنیم! اغلب اوقات؛ شخصیت واقعی اشخاص تنها زمانی ظاهر می شود که یک رویداد منفی برای او یا شما پیش بیاید.
توانایی شناسایی شخصیت دیگران میتواند به ما کمک کند تا روابط را بهبود ببخشیم و ارتباط مؤثرتری برقرار کنیم. در این مقاله از روانکده راههایی برای شناخت شخصیت واقعی دیگران را به شما معرفی میکنیم.
فهرست مطالب
شخصیت یک شخص چیست؟
شخصیت یک فرد ترکیبی از ویژگی ها و صفات اوست که حال و هوا و روحیات او را توصیف می کنند؛ صفات شخصیت ثابت هستند و تحت تأثیر شرایط نیستند.
نیازهای روانشناختی که با تجربیات اولیه زندگی شکل می گیرند هسته اصلی شخصیت ما را تشکیل می دهند؛ در کل شخصیت عاملی است که یک فرد را از دیگری متمایز می کند.
مطلب مرتبط:
آیا مهم است که ما شخصیت دیگران را بشناسیم؟
هر یک از ما منطقه راحتی و مجموعهای از توانایی ها را داریم. با دانستن مناطق آسایش و مناطق چالش خود (آنچه که میتوانیم و آنچه که نمیتوانیم انجام دهیم) و دیگران قادر به مشارکت با آن افراد خواهیم بود.
روان یک فرد که از هم افزایی مغز و ذهن او تشکیل میشود؛ مجموعه ای از نیروهایی است که با همکاری هم همانند یک قطب نما عمل میکنند و به فرد جهت میدهند.
افرادی که میتوانند شخصیت یکدیگر را تشخیص دهند دارای مزیت سازگاری طبیعی هستند و به گونهای موثرتر میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
البته به گفته کارشناسان؛ توجه به این نکته مهم است که همانطور که جهان سیاه و سفید نیست؛ انسانها هم مطلقا برونگرا یا درونگرا نیستند و اغلب در میانه قرار دارند.
مطلب مرتبط:
تفاوت و شباهت اختلال شخصیتی مرزی و دوقطبی
راه های شناخت شخصیت واقعی افراد
هیچ دو نفر روی این سیاره؛ حتی دوقلوهای همسان که ظاهراً در شرایط «یکسان» بزرگ شده اند یا ژن های مشابهی دارند؛ ویژگی های شخصیتی یکسان ندارند.
در دهه 1910 نظریه تیپ شخصیتی توسط روانپزشک سوئیسی کارل جی یونگ معرفی شد. افراد با تیپهای شخصیتی مختلف از مغز خود به روش های متفاوتی استفاده می کنند. به گفته یونگ چهار کارکرد اساسی مغز که شامل حس کردن ، شهود ، تفکر و عملکرد میباشد در افراد با تیپ شخصیتی (برون گرا) و (درون گرا) متفاوت میباشند.
به گفته بنیاد مایرز-بریگز؛ اگر افراد به طور سیستماتیک در آنچه درک می کنند و در نحوه نتیجه گیری متفاوت هستند؛ پس منطقی است که آنها در علایق، واکنش ها، ارزش ها، انگیزه ها و مهارت های خود متفاوت باشند.
البته باید درنظر داشته باشیم که برای ارزیابی شخصیت به آموزش و تخصص نیاز است و مربیان زیادی به دنبال دریافت گواهی در ارزیابی MBTI هستند؛ اما مطالعه در مورد تیپ های شخصیتی مختلف هم میتواند برای شناخت شخصیت دیگران کمک کننده باشد.
رویکرد شخصیت شناسی مایرز-بریگز را می توان به مراحل زیر تقسیم کرد:
- اگر ترجیح می دهید روی دنیای بیرونی تمرکز کنید؛ برون گرا هستید و اگر دنیای درونی خود را ترجیح میدهید؛ درونگرا میباشید.
- اگر ترجیح می دهید روی اطلاعات اولیه ای که دریافت می کنید تمرکز کنید؛ شخصیت حسگر دارید و اگر ترجیح می دهید اطلاعات را تفسیر و تکمیل کنید؛ شخصیت شهودی دارید.
- اگر ترجیح می دهید در تصمیم گیری خود ایتدا منطق را در نظر میگیرید؛ شخصیت متفکر دارید و در صورتیکه در تصمیم گیری ابتدا به افراد و شرایط خاص نگاه میکنید؛ شخصیت احساسی دارید.
- اگر در برخورد با دنیای بیرون ترجیح می دهید درباره چیزها تصمیم گیری کنید؛ شخصیت قضاوت کننده دارید و اگر ترجیح می دهید برای کسب اطلاعات بیشتر منتظر بمانید؛ شخصیت درک کننده دارید.
روانشناسان یا بررسی تیپ های شخصیتی متوجه شدهاند که هیچ تیپ بهینه ای وجود ندارد و هدف از شناخت تیپ شخصیتی درک تفاوت های بین افراد است.
بیشتر بخوانید: آشنایی با بهترین مرکز روانشناسی کودکان در تهران
دکتر درایو ناردی متخصص علوم اعصاب در مورد نحوه کاربرد اطلاعات تیپ شخصیتی نکات زیر را ارائه می دهد:
مطلب مرتبط:
تفاوت اختلال شخصیت مرزی و دو قطبی
- حسگر برونگرا
افراد حسگر برونگرا در یک محیط محرک با ورودی حسی غنی از جمله: پنجره های زیاد، مناظر فریبنده و دکوراسیون جالب بهترین عملکرد را دارند
- حسگر درونگرا
افراد حسگر درونگرا محیط های کم حواس پرتی را برای مرور تجربیات و یادگیری چیزهای جدید ترجیح می دهند.
- شهودی درونگرا
افراد شهودی درونگرا برای دسترسی به فرآیندهای درونی غنی خود به زمانی نیاز دارند که از تحریکات بیرونی و خواسته های روزمره دور باشند. آنها از یک تمرکز فیزیکی یا حسی (مانند استفاده از انگشت به عنوان راهنما در حین مطالعه) بهره می برند تا تمرکز خود را حفظ کنند.
- شهودی برونگرا
افراد شهود برون گرا ورودی های متنوعی را برای طوفان فکری ترجیح می دهند و هنگام کار مشکلی با عوامل حواس پرتی حسی مانند: تلویزیون، رادیو و دوستان ندارند. آنها اهدافی از ورودی های مختلف، فرآیندهای ذهنی و مسیرهای جانبی ادغام شدهاند را به فرآیند خطی ترجیح میدهند.
- متفکر برونگرا
افراد با تفکر برون گرا از مغز خود به روشی کم مصرف استفاده می کنند و عمدتاً به دیدن عناصر قابل اندازه گیری، شنیدن کلمات و تصمیم گیری تکیه می کنند. آنها ترجیح می دهند از حقایق و ارقام و از قالب های بصری/فضایی مانند نمودارها، جداول و شبکه ها استفاده کنند.
- متفکر درونگرا
افراد با تفکر درونگرا تمایل دارند با استفاده از روش های استدلالی متعدد از جمله: استنتاج، طبقه بندی و سنجش به استدلال پیچیده تکیه کنند و فرآیندهای فکری آنها مستقیماً با ورودی های حسی مرتبط نیست. این اشخاص اشتباهات را مرتکب میشوند و آنها تصحیح می کنند و معمولا قبل از اجرا تلاش می کنند دقت بالایی داشته باشند.
- بااحساس برون گرا
افراد با احساس برون گرا به کلمات شما و نحوه ارزیابی آنها توجه می کنند؛ در حالی که علائم ظاهری بسیار کمی در این مورد نشان می دهند؛ به طوریکه حتی لحن صدای آنها ممکن است در هنگام ناراحتی ثابت بماند.
- بااحساس درونگرا
افراد با احساس درونگرا با دقت گوش می دهند و به لحن صدا، کلماتی که با ارزش های او مرتبط هستند و آنچه ناگفته مانده است اهمیت میدهند. این افراد پس از گوش دادن به حرفهای دیگران به طور شگفت انگیزی در تصمیم گیری قاطع هستند.
بر اساس رویکرد شخصیت شناسی کارل جی یونگ؛ افراد برون گرا تمایل دارند به رویدادها و اطلاعات دنیای بیرون پاسخی پویا بدهند و دنیای بیرون محرک اصلی اعمال آنها و عامل انگیزشی اصلی برای آنهاست. اما افراد درونگرا از دنیای درون انرژی می گیرند، به دنیای درون متمرکز هستند، ارتباط کمی با دیگران دارند، ترجیح می دهند یک به یک ارتباط برقرار کنند و برای تمرکز نیاز به سکوت دارند.
مطالب مرتبط:
کلام آخر
در این مطلب آموختید که اگر میخواهید ماهیت شخصیت فردی را درک کنید؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که تجربیات اولیه زندگی او را بشناسید و کارهایی که شخص مکررا انجام میدهد را زیر نظر بگیرید.
دیدگاهتان را بنویسید